English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (521 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
lawn bowling point U یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
hand U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
handing U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
carrying U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point U 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
carry U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par U حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
collar U کسب اسان امتیاز ضربه
collars U کسب اسان امتیاز ضربه
par in U پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
split the uprights U امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
off break U کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
communicativeness U امادگی برای رساندن خبر پرگویی
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
francs U امتیاز
game bird U یک امتیاز
priviege U امتیاز
upper hand U امتیاز
franc U امتیاز
advantage U امتیاز
franchises U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
concessions U امتیاز
chartering U امتیاز
charters U امتیاز
leases U امتیاز
concession U امتیاز
ads U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
act of grace U امتیاز
ad U امتیاز
privilege U امتیاز
pre eminence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
distinction U امتیاز
charter U امتیاز
distinctions U امتیاز
chartered U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
score U امتیاز
scored U امتیاز
scores U امتیاز
franchise U امتیاز
prominence U امتیاز
rectums U امتیاز
prerogative U امتیاز
point U امتیاز
prerogatives U امتیاز
pas U امتیاز
runs U یک امتیاز
run U یک امتیاز
rectum U امتیاز
royalties U حق امتیاز
royalty U حق امتیاز
exclusiveness U امتیاز
plus U امتیاز
licence U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
prominency U امتیاز
credits U امتیاز
licences U امتیاز
licenses U امتیاز
lease U امتیاز
credit U امتیاز
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable U اسان برای ضربه زدن با پا
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
concessionary U صاحب امتیاز
differentia U وجه امتیاز
grantee U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
decision U برنده با امتیاز
go-ahead U امتیاز برتر
decisions U برنده با امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
privileged U امتیاز دار
headstart U امتیاز در شروع
concessioner U صاحب امتیاز
double figures U امتیاز دو رقمی
match points U اخرین امتیاز
preferential U امتیاز دهنده
loss on points U باخت با امتیاز
maritime lien U امتیاز دریایی
oddest U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
match point U اخرین امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
chalk up U کسب امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
privileged U دارای امتیاز
converts U امتیاز گرفتن
converting U امتیاز گرفتن
converted U امتیاز گرفتن
convert U امتیاز گرفتن
outpoint U برنده با امتیاز
precedence U امتیاز سابقه
perfect score U امتیاز کامل
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
awarding of points U امتیاز دادن
precedency U امتیاز سابقه
odd U امتیاز دادن
win on points U پیروزی با امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
aces U امتیاز سرویس
set point U اخرین امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
patent U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
field privilege U امتیاز فیلد
patenting U امتیاز نامه
score sheet U برگ امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
patents U امتیاز نامه
foot score line خط امتیاز انتهایی
ace U امتیاز سرویس
law of advantage U قانون امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
worst U امتیاز اوردن
loved U امتیاز صفر
loves U امتیاز صفر
love U امتیاز صفر
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addresses U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addressed U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
assists U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
software license U امتیاز نرم افزار
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com